ماده 313 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 313 ق آ د ک

ماده 313 ق.آ.د.ک

ماده 313 قانون آدک

ماده 313 قانون دادرسی کیفری

ماده 313 آیین دادرسی کیفری

ماده 313 قانون آ.د.ک

ماده 313 دادرسی کیفری

ماده 313 ق دادرسی کیفری

ماده 313 آیین دادرسی جرایم نیروهای مسلح

ماده 313 آیین دادرسی الکترونیکی

متن کامل ماده 313 قانون آیین دادرسی کیفری. ماده 313 ق آ د ک ماده 313 ق.آ.د.ک ماده 313 قانون آدک ماده 313 قانون دادرسی کیفری ماده 313 آیین دادرسی کیفری ماده 313 قانون آ.د.ک ماده 313 دادرسی کیفری ماده 313 ق دادرسی کیفری ماده 313 آیین دادرسی جرایم نیروهای مسلح ماده 313 آیین دادرسی الکترونیکی

ماده ۳۱۳ قانون آیین دادرسی کیفری

ماده ۳۱۳ ق آ د ک

ماده ۳۱۳ ق.آ.د.ک

ماده ۳۱۳ قانون آدک

ماده ۳۱۳ قانون دادرسی کیفری

ماده ۳۱۳ آیین دادرسی کیفری

ماده ۳۱۳ قانون آ.د.ک

ماده ۳۱۳ دادرسی کیفری

ماده ۳۱۳ ق دادرسی کیفری

ماده ۳۱۳ آیین دادرسی جرایم نیروهای مسلح

ماده ۳۱۳ آیین دادرسی الکترونیکی

متن کامل ماده ۳۱۳ قانون آیین دادرسی کیفری. ماده ۳۱۳ ق آ د ک ماده ۳۱۳ ق.آ.د.ک ماده ۳۱۳ قانون آدک ماده ۳۱۳ قانون دادرسی کیفری ماده ۳۱۳ آیین دادرسی کیفری ماده ۳۱۳ قانون آ.د.ک ماده ۳۱۳ دادرسی کیفری ماده ۳۱۳ ق دادرسی کیفری ماده ۳۱۳ آیین دادرسی جرایم نیروهای مسلح ماده ۳۱۳ آیین دادرسی الکترونیکی

ماده 313 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 313 ـ به اتهامات متعدد متهم باید با رعایت صلاحیت ذاتی توامان و یکجا در دادگاهی رسیدگی شود که صلاحیت رسیدگی به جرم مهمتر را دارد.

ماده 313 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392/12/04

ماده ۳۱۳ قانون آیین دادرسی کیفری

ممشاهده ماده ۳۱۳ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392/12/04

قانون آیین دادرسی کیفری / ماده 313

ماده ۳۱۳ قانون آیین دادرسی کیفری

پایگاه جامع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۹۲/۱۲/۰۴

متن ماده 313
قانون آیین دادرسی کیفری

مصوب ۱۳۹۲/۱۲/۰۴
  • ماده ۳۱۳ قانون آیین دادرسی کیفری

    متن کامل 313 ماده

    مصوب ۱۳۹۲/۱۲/۰۴
متن ماده ۳۱۳

ماده 313 ـ به اتهامات متعدد متهم باید با رعایت صلاحیت ذاتی توامان و یکجا در دادگاهی رسیدگی شود که صلاحیت رسیدگی به جرم مهمتر را دارد.

ماده 312 ـ هرگاه یک یا چند طفل یا نوجوان با مشارکت یا معاونت اشخاص بزرگسال مرتکب جرم شوند و یا در ارتکاب جرم با اشخاص بزرگسال معاونت نمایند فقط به جرایم اطفال و نوجوانان در دادگاه اطفال و نوجوانان رسیدگی می شود. تبصره ـ در جرایمی که تحقق آن منوط به فعل دو یا چند نفر است در صورتی که رسیدگی به اتهام یکی از متهمان در صلاحیت دادگاه اطفال و نوجوانان باشد رسیدگی به اتهام کلیه...

نمایش ماده

ماده 314 ـ هر کس متهم به ارتکاب جرایم متعدد باشد که رسیدگی به بعضی از آنها در صلاحیت دادگاه کیفری یک و دو و بعضی دیگر در صلاحیت دادگاه انقلاب یا نظامی باشد متهم ابتداء در دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به مهمترین اتهام را دارد محاکمه می شود و پس از آن برای رسیدگی به اتهام دیگر به دادگاه مربوط اعزام می شود. در صورتیکه اتهامات از حیث مجازات مساوی باشد متهم حسب مورد به ترتیب در دادگاه...

نمایش ماده
1
نظریه مشورتی شماره 1400-168-27 - مورخ 1400/01/24
در جرایم متعددی که در ابتدای شکایت از سوی شاکی مطرح می گردد ممکن است جرایم با درجات مختلف باشند که آن اداره کل پیرامون طرح جرایم با درجات 1 تا 6 با درجات 7 و 8 طی نظریه مشورتی به شماره 7/94/1098 مورخ 1394/5/5 اعلام نظر فرموده اند که منعی در صدور کیفرخواست برای جرایم درجات 7 و 8 درکنار سایر جرایم 1 تا 6 نمی باشد حال سوال آن است که جرایم 1 تا 6 با درجات 7 و 8 با هم از ناحیه شاکی مطرح می گردد و دادسرا صرفا نسبت به جرایم 1 تا 6 رسیدگی و قرار منع تعقیب آن را اصدار می نماید و سپس پرونده را به دادگاه در جهت انجام تحقیقات پیرامون جرایم 7 و 8 ارسال می دارد آیا دادگاه می تواند مجددا پرونده را هر چند دادسرا راجع به جرایمی که در صلاحیت خودش بوده است و قرار منع یا موقوفی تعقیب زده است به آن دادسرا اعاده دارد تا نسبت به اتهامات درجات 7 و 8 هم اظهارنظر دارد یا خیر؟ به عبارت دیگر آیا نظریه مشورتی شماره 7/94/1098 مورخ 1394/5/5 صرفا ناظر به مواردی است که اتهامات درجات 1 تا 8 مطروحه در دادسرا منتهی به کیفرخواست شوند می باشد یا آن که اگر جرایم 1 تا 6 در دادسرای منتهی به قرار منع یا موقوفی تعقیب شود و سپس دادسرا پرونده را به دادگاه کیفری برای رسیدگی به جرایم 7 و 8 ارسال دارد دادگاه نیز می تواند در راستای ماده 218 و 313 از ق.آ.د.ک مصوب 1392 و در جهت جلوگیری از تضییع حقوق بیت المال از طریق تهیه کپی بی مورد پرونده را به دادسرا اعاده تا به مانند سایر جرایم 1 تا 6 که منع و موقوفی تعقیب زده است نسبت به جرایم 7 و 8 نیز اتخاذ تصمیم نماید؟
2
نظریه مشورتی شماره ک 447-861-89 - مورخ 1398/11/23
احتراما به استحضار می رساند حسب مفاد ماده 339 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1394 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1394 پس از ارجاع پرونده نمی توان آن را از شعبه مرجوع الیه اخذ و به شعبه دیگری مگر به تجویز قانون ارجاع داد که برابر تبصره 1 رعایت این ماده در مورد شعبه بازپرسی دادگاه تجدید نظر و شعب دیوان عالی کشور الزامی است. لذا مستدعی است با پاسخ به سوالات زیر ارشادات لازم را مبذول فرمائید. 1-چنان چه دادستان پرونده ای را به شعبه بازپرسی ارجاع نماید و قبل از اینکه پرونده در آن شعبه ثبت گردد از ارجاع خود منصرف شده و بخواهد به شعبه دیگری (اعم از دادیاری و بازپرسی) ارجاع دهد آیا قانونا مجاز به چنین کاری می باشد یا خیر؟ 2-چنان چه دادستان پرونده ای را به شعبه بازپرسی ارجاع دهد و پس از ثبت پرونده در شعبه مرجوع الیه مطلع و متوجه شود که پرونده دیگری که مرتبط با آن پرونده در شعبه دیگری در دادسرا وجود دارد که سبق ارجاع دارد در این فرض اگر دادستان اقدام به اخذ پرونده موخر الارجاع و ارجاع آن به شعبه دیگری که سبق ارجاع دارد نماید آیا وجاهت قانونی دارد یا خیر./ع
3
نظریه مشورتی شماره 1400-168-797 ک - مورخ 1400/08/04
فردی در دادگاه بدوی از بابت اتهام ضرب و جرح عمدی و توهین به طور غیابی از بابت اتهام اول محکوم و از بابت اتهام دوم تبرئه می شود. شاکی به حکم تبرئه اعتراض می کند و دادگاه تجدیدنظر حکم برائت را نقض و متهم را محکوم می کند. متعاقبا محکوم علیه از هر دو محکومیت خود تقاضای واخواهی کرده است. واخواهی از دادنامه تجدیدنظر که قطعی اعلام شده چگونه خواهد بود و مرجع رسیدگی به واخواهی کدام است؟
4
نظریه مشورتی شماره 1400-168-1558 ک - مورخ 1400/12/24
احتراما نظر به اینکه ماده 179 آیین نامه اجرایی قانون ثبت اختراعات طرحهای صنعتی و علائم تجاری در خصوص صلاحیت شعب دادگاه های تهران در رسیدگی به جرایم موضوع آن قانون تصریح دارد بفرمایید. 1. نظر به اینکه ماده یادشده تصریح و انجام تحقیقات مقدماتی در محل وقوع جرم دارد منظور از تحقیقات مقدماتی اقدامات مورد اشاره در ماده 92 قانون آیین دادرسی کیفری 1392 می باشد ؟ کیفیت ( نحوه تصمیم ) ارسال پرونده به حوزه قضایی تهران به چه شکل خواهد بود ؟ 2. در صورت وجود اتهامات متعدد متهم ملاک تعیین حوزه صالح به رسیدگی به کلیه جرایم متعدد متهم به چه نحو خواهد بود ؟به طور مثال در صورت وقوع بزه آدم ربایی و جرایم موضوع قانون یاد شده در حوزه قضایی قزوین چه تصمیمی اتخاذ خواهد شد؟
5
نظریه مشورتی شماره 1400-168-589 ک - مورخ 1400/06/08
1-در صورتی که جرایم درجه هفت و هشت و به همراه به جرم درجه پبج در دادسرا مطرح بوده و پس از انجام تحقیقات مقدماتی در مورد جرم درجه پنج قرار منع تعقیب صادر شود 1-با توجه به رسیدگی توامان جرایم و تفهیم اتهام و اخذ تامین در مورد جرایم درجه هفت و هشت دادسرا نسبت به این جرایم چه تکلیفی دارد؟ آیا تفهیم اتهام اخذ تامین و عدم تفهیم اتهام و در تصمیم گیری موثر است؟ 2- در صورتی که جرم درجه پنج با درجه هفت و هشت همراه باشد پس از انجام تحقیقات مقدماتی درخصوص جرم درجه پنج کیفر خواست صادر شود با توجه به عدم رعایت مواد 313 و 314 قانون آیین دادرسی کیفری آیا صدور قرار عدم صلاحیت برای جرایم برای درجه هفت و هشت تخلف انتظامی است یا خیر؟ 3- رسیدگی به اعتراض شخص ثالث به دستور دادستان مبنی بر ضبط وثیقه به لحاظ ادعای مالکیت در صلاحیت است محاکم حقوقی است یا محاکم کیفری دو؟
6
نظریه مشورتی شماره 96-2/1-2447 - مورخ 1397/02/25
همانطور که مستحضر هستید قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان میثاق ملی کشور در اصول متعدد خود اهمیت وافری را برای حقوق ملت در نظر داشته است و از جمله در بند (14) از اصل سوم آن به یکی از حقوق ملت یعنی ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون تاکید نموده است و این موضوع یعنی تساوی عموم در برابر قانون در دیگر اصول قانون اساسی از جمله اصول نوزدهم و بیستم و قسمت اخیر اصل یکصد و هفتم نیز مورد تاکید قرار گرفته است. اهمیت موضوع تساوی عموم در برابر قانون در درجه ای بوده است که در اصل یکصد و شصت و یکم از قانون اساسی وحدت رویه قضایی را که عدم آن زمینه ساز احساس بی عدالتی بین شهروندان میگردد را از وظایف دیوان عالی کشور به عنوان عضوی از مجموعه قوه قضائیه دانسته است. و در راستای همین موضوع بوده است که قانونگذار عادی نیز به تبعیت از قانونگذار اساسی هماهنگی در دادسراها که عدم رعایت آن امنیت قضایی عادلانه را مورد خدشه قرار میدهد مطابق ماده 288 از قانون آیین دادرسی کیفری از وظایف دادستان کل کشور دانسته است. حال با توجه به مطالب پیش گفته نظر به اینکه در دادسراهای عمومی و انقلاب و احتمالا دادسراهای نظامی و حتی شعب یک دادسرا از یک حوزه قضایی در خصوص موضوع ابطال تمبر در مواردی که قانونگذار آن را در قوانین مختلف الزامی نموده است رویه های متفاوت و متضاد دیده میشود از جمله چند نمونه زیر که از طریق تحقیق میدانی از چند شعبه از استان های مختلف به دست آمده است: 1- تفاوت رویه در خصوص دریافت هزینه درخواست رونوشت اوراق پرونده 2- تفاوت رویه در خصوص دریافت هزینه درخواست رونوشت اوراق پرونده از ادارات دولتی 3- تفاوت رویه درخصوص دریافت هزینه برابر اصل کردن اوراق 4- تفاوت رویه در خصوص دریافت هزینه شکوائیه واحد با چند شاکی 5- تفاوت رویه در خصوص دریافت هزینه رونوشت نظریه کارشناسی 6- تفاوت رویه در خصوص دریافت هزینه عکس برداری از اوراق پرونده توسط افراد متقاضی 7- و. .. موارد فوق نمونه ای از این تضاد رویه ها میباشد که زمینه ساز تضییع حقوق افراد و تبعیض بین آنان میگردد که این موضوع از جمله موارد نقض حقوق ملت میگردد و از طرفی این تشتت رویه ها سبب تضییع بیت المال که حفظ و حراست و صیانت از آن از جمله حقوق عامه می باشد که از وظایف قوه قضائیه میباشد که دادستانی کل کشور به عنوان بخش مهمی از قوه قضائیه عهده دار این وظیفه می باشد نیز میگردد و از طرفی این موضوع موجب وهن دستگاه قضایی و نظام جمهوری اسلامی میباشد چرا که در دو شعبه یک دادسرا که شعبات آن دو در کنار هم هستند تفاوت رویه دیده میشود که به جهت آنکه این تفاوت رویه برای مراجعه کنندگان روشن و واضح است بعضا مورد سوال و حتی اعتراض مراجعه کنندگان نیز میگردد لذا با توجه به مطالب پیش گفته در راستای عمل به تکلیف شرعی مقرر در اصل هشتم قانون اساسی در جهت دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر و نیز انجام تکلیف شرعی «النصیحه لائمه المسلمین» و به منظور حفظ و صیانت از حقوق ملت و بیت المال که مورد تاکید امام خامنه ای «حفظه الله» و قانونگذار اساسی در اصول متعدد خود بوده است سوالات زیر را برای اتخاذ رویه واحد در دادسراهای کشور به منظور جلوگیری از تضییع بیش از این حقوق ملت و نیز بیت المال مسلمین به حضور حضرتعالی ارسال میگردد. تا با صدور بخشنامه ای در این خصوص با اتخاذ رویه ای واحد که ضمانت اجرای کافی را نیز به همراه داشته باشد نسبت به رفع تبعیض موجود بین افراد ملت و بازگرداندن مبالغ قابل توجهی به بیت المال که ناشی از عدم اتخاذ رویه ای در این خصوص می باشد اقدام شود. سوالات در خصوص ابطال تمبر 1-در صورتی که چند نفر با یکدیگر در یک شکوائیه شکایت کنند یا یک نفر وکیل به وکالت از چند نفر شکایت کند چند تمبر (ده هزار تومانی) برای پرداخت هزینه دادرسی بایستی باطل کنند؟ یک تمبر؟ یا به تعداد شاکی ها؟ 2-آیا رونوشت اوراق هویتی افراد زیر نیاز است که ضمیمه پرونده شود؟ در صورت مثبت بودن پاسخ آیا نیاز به ابطال تمبر برابر اصل وجود دارد؟ در خصوص مورد سوم و چهارم چه کسی باید بپردازد؟ شاکی ولی شاکی یا قیم موقت وی متهم یا مشتکی عنه شاهد یا مطلع کفیل یا وثیقه گذار 3-آیا برای هر بار درخواست رونوشت از اوراق پرونده نیاز به ابطال تمبر 5 هزار تومانی است؟ یا یک بار ابطال تمبر برای همه دفعات درخواست کپی کفایت می کند؟ 4-آیا عکس برداری به وسیله تلفن همراه یا اسکن کردن به وسیله وسایل مخصوص از ارواق پرونده توسط افراد متقاضی نیاز به درخواست ابطال تمبر 5 هزار تومانی دارد؟ 5-آیا ادارات و دستگاه های دولتی یا نمایندگان حقوقی یا وکلای آنان در صورت درخواست رونوشت از اوراق پرونده بایستی تمبر 5 هزار تومانی را بپردازند؟ یا مطابق هزینه دادرسی از پرداخت آن معاف هستند؟ 6-اگر مدرکی یا دلیلی از سوی افرادی غیر از طرفین پرونده یا نماینده قانونی آنها ارائه گردد چه کسی باید تمبر برابر اصل را بپردازد؟ 7-اگر در یک پرونده چند نفر نسبت به قراری اعتراض کنند (مثلا منع تعقیب) آیا هر یک از آنان بایستی تمبر 20 هزار تومانی را باطل کنند یا یک تمبر کفایت می کند؟ 8-آیا کارشناسان دادگستری یا اهل خبره برای انجام کارشناسی در صورت درخواست رونوشت بایستی تمبر باطل کنند؟ 9-آیا در صورتی که طرفین پرونده از نظریه کارشناسی تقاضای رونوشت کنند باید تمبر 5 هزار تومانی باطل کنند یا بایستی بدون تمبر نظریه کارشناسی را تحویل داد؟ 10-در صورتی که مدرکی در مراجع انتظامی ارائه شود مرجع انتظامی بدون ابطال تمبر باید دریافت و ضمیمه پرونده نماید؟ 11-در صورتی که در پاسخ به سوال فوق نظر به دریافت بدون ابطال تمبر باشد پس از ارائه پرونده به شعبه آیا باطل تمبر لازم است؟ چه کسی باید بپردازد؟ در صورت عدم پرداخت با توجه به برگ شماری پرونده چه بایستی کرد؟ اوراق بدون تمبر را خارج نمود؟ 12-آیا بر روی برگه قرار قبولی کفالت یا قبولی وثیقه بایستی تمبر به میزان دو هزار تومان پرداخت کرد؟ 13-منظور از هزینه اعتراض به قرارهای قابل اعتراض دادسرا کدام قرارها می باشد؟ آیا منظور صرفا قرارهای نهایی می باشد (ماده 270 از قانون آیین دادرسی کیفری) یا همه قرارهای صادر شده در دادسرا را تحت پوشش قرار می دهد؟ 14-آیا برای درخواست پیگیری مجدد پرونده پس از ترک تعقیب آیا نیازی به ابطال تمبر وجود دارد؟ در صورت مثبت بودن پاسخ به چه میزان؟ 15-آیا پس از ارائه دلیل جدید پس از قطعیت قرار منع تعقیب نیازی به ابطال تمبر وجود دارد؟ در صورت مثبت بودن پاسخ به چه میزان؟ سوال اصلی و مهم: 1-ضمانت اجرای عدم توجه به پرداخت هزینه های دادرسی فوق چه می باشد؟ و مسئول آن چه کسی است؟ 2-وظیفه مقامات رسیدگی کننده در مراجع بالاتر چه می باشد؟ قضات دیوان عالی و تجدید نظر نسبت به عدم توجه به پرداخت هزینه های دادرسی مراجع پایین تر قضات دادگاه های بدوی نسبت به عدم توجه به پرداخت هزینه های دادرسی توسط قضات دادسرا مقام اظهارنظر نسبت به عدم توجه به پرداخت هزینه های دادرسی توسط شعب دادیاری و بازپرسی.
7
نظریه مشورتی شماره 99-168-1367 ک - مورخ 1399/09/24
در این خصوص که چنانچه جرایم تهدید رابطه نامشروع و قتل با یکدیگر در حوزه قضایی بخش توسط یک نفر انجام گردد تکلیف دادگاه بخش در خصوص جرایم تهدید و رابطه نامشروع چیست؟
8
نظریه مشورتی شماره 95-168/1-387 - مورخ 1395/07/07
9
نظریه مشورتی شماره 1400168-863 ک - مورخ 1400/11/11
در مواردی که متهم دارای پرونده جاری در یک حوزه قضایی است و در پرونده موضوع اتهامی وی اشخاص دیگری تحت عنوان شرکا و معاونین تحت تعقیب باشند متعاقبا و پس از گذشت مدتی علیه متهم مذکور پرونده دومی با اتهامات متفاوت از پرونده اول در حوزه قضایی دیگری تشکیل شود و در این پرونده نیز متهم شرکا و معاونینی داشته و هر دو پرونده نیز از حیث صلاحیت در صلاحیت مرجع عمومی دادگاه کیفری دو باشند: 1- تکلیف مرجع دوم در این پرونده چیست؟ آیا مرجع دوم در راستای رسیدگی توامان به اتهامات متعدد یک متهم می بایست قرار عدم صلاحیت صادر کند یا هر دو مرجع رسیدگی را به نحو مجزا ادامه می دهند و در مرحله اجرا آرای صادره وفق ماده 510 قانون آیین دادرسی کیفری ادغام می شود؟ 2- چنانچه مرجع دوم مکلف به صدور قرار عدم صلاحیت است تکلیف دیگر شرکا و معاونین جرم چیست؟
10
نظریه مشورتی شماره 99-168-2022 ک - مورخ 1400/01/16
در دادگاه بخش علیه «الف» به اتهامات آدم ربایی و زنای به عنف شکایتی مطرح شده که با توجه به تغییر درجه مجازات آدم ربایی و این که رئیس دادگاه بخش در این مورد دیگر جانشین بازپرس محسوب نمی شود (ماده 337 قانون ایین دادرسی کیفری ) بدون انجام تحقیقات مقدماتی پرونده در مورد هر دو بزه با قرار عدم صلاحیت به دادگاه کیفری یک ارسال شده است. نظر به مقررات مواد 22 89 92 3374 382 313 و تبصره یک آن و ماده 314 قانون آیین دادرسی کیفری: 1- تحقیقات مقدماتی در خصوص بزه آدم ربایی به عهده کدام مرجع است؛ دادگاه بخش یا دادسرای مقر دادگاه کیفری یک شهرستان؟ 2- آیا دادگاه بخش می تواند به این اعتبار که بزه مستوجب سلب حیات که در آن حوزه اتفاق افتاده تحقیقات مقدماتی را در خصوص هر دو جرم به جانشینی از بازپرس و تحت نظر دادستان شهرستان انجام دهد؟
11
نظریه مشورتی شماره 99-168-1369 ک - مورخ 1399/09/29
چنانچه در حوزه قضایی بخش فردی مرتکب جرم زنای محصنه آدم ربایی تهدید و نگهداری بیست گرم هروئین شود دادگاه بخش چگونه باید رسیدگی کند؟
12
نظریه مشورتی شماره ک 398-861-89 - مورخ 1398/10/15
خواهشمند است نظریه مشورتی آن مرجع محترم را در خصوص سوال زیر اعلام فرمائید. 1-چنانچه در قرار عدم صلاحیت در خصوص بعضی از افراد و برخی اتهامات منعکس در پرونده اتخاذ تصمیم نشده باشد و هیچ قرینه ای هم مبنی بر مفتوح بودن پرونده یا تهیه بدل از آن وجود نداشته باشد آیا مرجع صالح که به پرونده رسیدگی می نماید باید صرفا در خصوص آنچه قرار عدم صلاحیت صادر شده است اظهار نظر نماید یا با توجه به اینکه پرونده در هر حال در این مرجع در حال رسیدگی است رسیدگی و در خصوص کلیه افراد و اتهاماتی که حتی در قرار عدم صلاحیت اشاره نشده است و صلاحیت رسیدگی نیز داشته باشد باید اظهار نظر نماید به عبارت دیگر آیا صلاحیت مرجع دوم صرفا بر اساس قرار عدم صلاحیت صادره ایجاد شده است یا با توجه به اینکه قانون ایجاد صلاحیت می نماید در خصوص سایر موضوعات نیز صالح به رسیدگی خواهد بود./ع
13
نظریه مشورتی شماره ک 719-861-89 - مورخ 1398/10/14
-چنانچه پرونده با صدور کیفرخواست در دادسرای شهرستان به دادگاه کیفری دو ارسال شود و سپس دادگاه دیگری که در حوزه قضایی بخش قرار دارد از اتهام دیگر متهم که در دادگاه کیفری دو شهرستان در حال رسیدگی است مطلع شود و پرونده را با قرار عدم صلاحیت جهت رسیدگی توام به این دادگاه ارسال نماید با توجه به اینکه صلاحیت دادگاه شهرستان مطابق ماده 310 قانون آیین دادرسی کیفری جهت رسیدگی به پرونده دادگاه بخش مستقر شده است لیکن رسیدگی به آن پرونده مستلزم صدور کیفرخواست است تکلیف دادگاه و دادسرای در معیت آن چه خواهد بود؟ آیا دادگاه باید پرونده را به دادسرا ارسال نماید و آیا دادسرا تکلیفی به رسیدگی خواهد داشت در صورتی که دادگاه بخش پرونده را مستقیما به دادسرا ارسال نماید وضعیت به چه کیفیتی خواهد بود آیا دادسرا هم مستندا به ماده 26 قانون آیین دادرسی کیفری که انجام وظایف دادسرا در مورد جرایمی که رسیدگی به آنها در صلاحیت دادگاهی غیر از دادگاه محل وقوع جرم است بر عهده دادسرای در معیت دادگاه صالح است باید به پرونده رسیدگی کند./ع
14
نظریه مشورتی شماره ک914-1/681-89 - مورخ 1398/10/03
در جریان ارتکاب جرم محاربه موضوع ماده 279 ق.ا.م یا افساد فی الارض موضوع ماده 286 ق.م.ا موضوع ماده 287 ق.م.ا چند نفر کشته و مصدوم یا مقطوع العضو گردیده اند.برخی از اولیاءدم مطالبه قصاص و برخی دیگر مطالبه دیه دارند و همچنین مصدومین مطالبه دیه نموه اند و افرادی که اعضاء آنها مثل دست وپا قطع گردیده است برخی مطالبه دیه برخی مطالبه قصاص عضو نموده اند: سوالات مطرح شده و نکات مورد اختلاف قضات: آیا در جرایم محاربه و بغی و افساد فی الارض علاوه بر اینکه مرتکب اعدام می شود یا به مجازات های بند ب وپ و ت ماده 282 ق.ا.م به قصاص نفس یا عضو در حق شکات فوق الذکر محکوم می شوند؟ در صورت مثبت بودن پاسخ: 1- طبق بند الف ماده 303 ق.آ.د.ک رسیدگی به جرایم محاربه و افساد فی الارض و بغی در دادگاه انقلاب انجام می شود ولی به جرائمی یا مجازات قصاص نفس و عضو و دیه طبق مواد 301 و 302 ق.آ.د.ک در دادگاه کیفری 2 و 1 رسیدگی می شود. آیا با ارجاع پرونده به دادگاه انقلاب این دادگاه باید در خصوص موضوعات مرتبط با قصاص و دیه نفس یا عضو قرار عدم صلاحیت به دادگاه کیفری 2 و 1 صادر کند یا اینکه باید گفت اینجا یک جرم اتفاق افتاده است محاربه یا بغی یا افساد فی الارض وحدوث قتل و صدمه و قطع عضو از ارکان مادی جرائم مذکور بوده و قابل تفکیک نیستند فلذا به این موارد نیز دادگاه انقلاب باید با استفاده از ملاک موادی همچون 313 ق.آ.د.ک و مقررات مربوط به جرایم مرکب و.. رسیدگی کند ولی به نظر می رسد در صورت رسیدگی دادگاه انقلاب کماکان اشکال فقد صلاحیت ذاتی باقی باشد و از آن طرف هم منفک کردن عنصر مادی قتل- صدمه – قطع عضو جرایم 3 گانه یاد شده منطبق با مقررات نباشد کما اینکه جدا کردن موضوع اتهام جعل از جرم اختلاس تبصره 2 ماده 5 قانون تشدید مجازات مرتکبین اختلاس وکلاهبرداری و صدور حکم مستقل برای جعل صحیح است. 2-علی فرض صلاحیت دادگاه انقلاب به رسیدگی هر دو مورد چنانچه حکم محاربه یا افساد فی الارض یا بغی به صورت قطعی صادر شده و صدور حکم مربوط به شکایات خصوصی قصاص عضو و نفس و دیات به تاخیر افتاد آیا با توجه به مواد 133 و 135 قانون مجازات اسلامی مصوب 92 امکان اعدام مرتکب وجود دارد یا خیر؟ چنانچه اعدام شود بحث دیات و قصاص چگونه می شود؟ آیا با توجه به ملاک ماده 435 ق.م.ا سال 92 باید چنین تلقی کنیم که شخص مرده است ولو از طریق مجازات جرایم3 گانه یاد شده که توسط حکومت صورت گرفته وبرای دیات قتل یا صدمه یا قطع عضو سراغ اموال مرتکب برویم و چنانچه مال نداشت در مورد قتل عمدی سراغ عاقله و سپس بیت المال و در مورد غیر قتل قطع عضو- صدمات مستقیما سراغ بیت المال برویم در هر حال حکم مسئله چگونه است؟ 3- با توجه به مفاد ماده 133 ق.م.ا سال 92 اگر به علت عدم مطالبه فوری اجرای قصاص یا دیه مجازات جرایم سه گانه مثل اعدام اجرا شد آیا اساسا اشخاص اولیاء دم شکات صدمات یا قطع عضو می توانند پس از اعدام مطالبه دیه قتل یا قطع عضو را بنمایند؟ 4-حال چنانچه دادگاه انقلاب همه احکام مجازات 3 گانه و قصاص و دیات را توام صادر کرد و حکم قطعی شد نحوه اجرای احکام (اعدام-قصاص نفس- قصاص عضو- دیه صدمات و. .) و تقدیم و تاخیرآن چگونه است؟ 5-در فرضی که معتقد به صلاحیت عام صلاحیت انقلاب نباشیم و موضوعات مربوط به قصاص و دیات به دادگاه کیفری 1و2 با قرار عدم صلاحیت ارجاع شد چنانچه هر کدام دادگاه انقلاب یا کیفری 1و2 جلوتر رای صادر نمود یا همزمان رای صادر کردند تکلیف اجرای احکام چگونه خواهد بود آیا یکی نسبت به دیگری صبر می کند یا هر کدام جلوتر صادر شد اجرا می شود؟ مثلا دست و یا پای مرتکب به لحاظ قصاص عضو قطع می شود تا حکم جرائم سه گانه صادر شود یا ترتیب دیگری است جهت رفع اختلاف به کلیه موارد پاسخ داده شده تا ابهامی باقی نماند. 6-چنانچه شخص مرتکب هر سه جرم شود محاربه افساد فی الارض –بغی و دادگاه در مورد محاربه حکم به غیر اعدام موضوع بندهای ب یا پ یا ت ماده 282 ق.م.ا سال 92 یعنی سلب یا قطع دست راست و پای چپ یا نفی بلد دهد و در مورد افساد فی الارض حکم به اعدام و در مورد بغی نیز حکم اعدام بدهد نحوه اجرای مجازات با توجه به مواد 133 و 135 ق. م.ا سال 92 و تقدیم و تاخیر آنها چگونه است؟ 7-آیا اساسا می توان با استفاده از ملاک موادی همچون ماده 487 ق.م.ا سال 92 و لحاظ این امر که در هر حال هریک از محاربه و افساد فی الارض و بغی یک جرم هستند و حوادث پیش آمده قتل- قصاص عضو-صدمه بدنی جزئی از رکن مادی جرم هستند چنین قائل شد که دادگاه انقلاب مجازات جرائم 3 گانه مثل اعدام را صادر می کند و اجراء می نماید و مجازات های قصاص نفس یا عضو و دیات به مرتکب جرم ربطی ندارد و بیت المال پاسخگو خواهد بود./ع
15
نظریه مشورتی شماره ک 376-861-89 - مورخ 1398/09/30
س: آیا رعایت قواعد صلاحیت ذاتی بین دادسراهای دو حوزه قضایی در مورد صدور قرار عدم صلاحیت به اعتبار جرم مهمتر ضروری می باشد یا خیر./ع
16
نظریه مشورتی شماره 98-168-1020 ک - مورخ 1398/07/03
اگر در پرونده مطرح شده در دادگاه بخش شخصی مرتکب دو بزه شود که یکی از جرایم در صلاحیت مستقیم دادگاه کیفری یک و جرم دیگر در صلاحیت دادگاه بخش یا کیفری دو باشد با توجه به تبصره یک ماده 314 قانون آیین دادرسی کیفری که به تمام جرایم او در دادگاه کیفری یک رسیدگی شود در این صورت دادگاه بخش در مورد جرمی که در صلاحیت دادگاه کیفری یک نیست چه اقدامی بایستی انجام دهد آیا هر دو جرم را با قرار عدم صلاحیت به دادگاه کیفری یک ارسال می نماید یا پرونده تفکیک می شود و قسمتی که در صلاحیت مستقیم است با قرار عدم صلاحیت و قسمت دیگر با کیفرخواست دادسرای شهرستان متبوع ارسال می شود تکلیف چیست؟
17
نظریه مشورتی شماره 97-168-3397 - مورخ 1398/07/03
18
نظریه مشورتی شماره 97-54-3231 - مورخ 1397/12/26
19
نظریه مشورتی شماره 97-168-2663 - مورخ 1397/11/14
20
نظریه مشورتی شماره 96-168/1-2501 - مورخ 1397/10/30
احتراما به پیوست یک نسخه رای از شعبه سوم دادگاه کیفری دو گنبد ارسال می گردد لطفا باتوجه به رای موصوف به سوالات ذیل پاسخ و این دادگاه را ارشاد فرمایید: 1-آیا چنانچه در پرونده که مثلا عناوین سرقت مسلحانه مقرون به آزار یا آدم ربایی و تهدید مطرح باشد و درخصوص عناوین آدم ربایی ماده 621 ق. تعزیرات مصوب 75 وسرقت مسلحانه مقرون به آزار موضوع ماده 654 ق. تعزیرات مصوب75 در دادسرا قرار منع تعقیب صادر و حتی قطعیت یابد آیا باز هم دادگاه کیفری یک باید به موضوع تهدید که اساسا در صلاحیت دادگاه کیفری دو می باشد رسیدگی نماید یعنی آیا صلاحیت ابتدایی در دادسرا باعث ایجاد صلاحیت برای دادگاه کیفری یک می شود ولو اینکه در ادامه در دادسرا راجع به موضوعاتی که در صلاحیت کیفری یک است قرار منع تعقیب صادر و قطعی شده باشد. 2-چنانچه هنوز قرار منع تعقیب جرائمی که رسیدگی به آنها در صلاحیت دادگاه کیفری یک است قطعیت نیافته باشد آیا عناوینی مثل توهین و تهدید که اساسا در صلاحیت دادگاه کیفری دو است دادگاه کیفری یک باید رسیدگی کند.
21
نظریه مشورتی شماره 96-168/1-2169 - مورخ 1397/09/20
احتراما با عنایت به مواد 310 و 313 و 314 قانون آئین دادرسی کیفری در صورتی که فردی متهم به ارتکاب دو جرم در دو حوزه قضایی باشد که یکی در صلاحیت ذاتی دادگاه انقلاب و دیگری در صلاحیت دادگاه کیفری 2 باشد نحوه رسیدگی در دادسرا و دادگاه چگونه است به عبارت با توجه به صلاحیت عام دادسرا و لزوم رعایت صلاحیت ذاتی در دادگاه در فرض سوال چند نظر وجود دارد یک نظر آن است که قواعد حل اختلاف مربوط به دادگاه هاست و موارد لزوم رسیدگی توامان مندرج مواد 313 و 314 مربوط به جرایم واقع در یک حوزه قضایی است و در مانحن فیه دادسرایی که در قالب صلاحیت محلی شروع به رسیدگی کرده در مورد جرم واقع در خارج از قلمرو و صلاحیت محلی خود صرف نظر از درجه اهمیت آن حق ورود ندارد و باید قرار عدم صلاحیت صادر کند یک نظر دیگر این است که درصورت مطرح بودن اتهامات متعدد قاعده رسیدگی توامان و قاعده صلاحیت بر اساس جرم اشد موضوعیت می یابد ومحلی برای اعمال قاعده صلاحیت محلی نمی¬باشد ودر نتیجه با جمع مواد 310 و313 و314 قانون آئین دادرسی کیفری دادسرای صالح دادسرای محل وقوع جرم اشد است و این دادسرا به هر دو جرم رسیدگی و پس از ختم رسیدگی دو کیفرخواست صادر و به دادگاه های انقلاب و کیفری 2 همان حوزه دادسرای رسیدگی کننده ارسال می گردد با توجه به اهمیت موضوع و حدوث اختلاف نظر شدید خواهشمند است خارج از نوبت رسیدگی و پاسخ داده شود.
22
نظریه مشورتی شماره 96-168/1-1840 - مورخ 1397/08/29
1- نظر به قاعده رسیدگی توامان به اتهامات متعدد متهم (مواد 310 و 313 قانون آئین دادرسی کیفری مصوب 1392) اگر متهمی مرتکب چند جرم مختلف از نوع حدی و تعزیری در حوزه های قضایی مختلف گردد کدام حوزه قضایی صالح به رسیدگی خواهد بود؟ به طور مثال یک جرم تعزیری درجه یک در یک حوزه قضایی و یک جرم حدی شرب خمر در حوزه قضایی دیگر صلاحیت تعیین مجازات مهمتر در جرایم حدی چگونه می باشد؟ 2-در صورت ارتکاب جرایم همگی از نوع حدی توسط متهم واحد در حوزه های قضایی مختلف ملاک رسیدگی و تعیین صلاحیت حوزه قضایی بر چه اساس خواهد بود؟ 3-در صورت ارتکاب جرایم درجه یک از نوع تعزیری و دیگری ایراد صدمه بدنی فاقد مستوجب تعزیر در حوزه های قضایی مختلف توسط متهم واحد ملاک تعیین صلاحیت چگونه مشخص می گردد. 4-در صورت طرح شکایت از ناحیه شاکی بدین شرح که یکی از عناوین مطروحه فاقد وصف کیفری می باشد و دیگر از نوع جرایم تعزیر درجه 7 و 8 باشد آیا می بایست دادسرا به همه جرائم رسیدگی کند؟ یا اینکه به لحاظ اینکه عنوان اولیه مطروحه فاقد وصف کیفری و در عین حال فاقد درجه تعزیری است می بایست جرائم درجه 7 و8 به دادگاه ارسال گردد؟ حسب استعلام به عمل آمده از ریاست محترم اداره حقوقی قوه قضائیه بیان گردیده که در صورت جمع بودن جرائم درجه 7 و 8 با سایر جرائم تعزیری 1 الی 6 دادسرا صالح به رسیدگی خواهد بود
23
نظریه مشورتی شماره 96-2/1-2447 - مورخ 1397/02/25
همانطور که مستحضر هستید قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان میثاق ملی کشور در اصول متعدد خود اهمیت وافری را برای حقوق ملت در نظر داشته است و از جمله در بند (14) از اصل سوم آن به یکی از حقوق ملت یعنی ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون تاکید نموده است و این موضوع یعنی تساوی عموم در برابر قانون در دیگر اصول قانون اساسی از جمله اصول نوزدهم و بیستم و قسمت اخیر اصل یکصد و هفتم نیز مورد تاکید قرار گرفته است. اهمیت موضوع تساوی عموم در برابر قانون در درجه ای بوده است که در اصل یکصد و شصت و یکم از قانون اساسی وحدت رویه قضایی را که عدم آن زمینه ساز احساس بی عدالتی بین شهروندان میگردد را از وظایف دیوان عالی کشور به عنوان عضوی از مجموعه قوه قضائیه دانسته است. و در راستای همین موضوع بوده است که قانونگذار عادی نیز به تبعیت از قانونگذار اساسی هماهنگی در دادسراها که عدم رعایت آن امنیت قضایی عادلانه را مورد خدشه قرار میدهد مطابق ماده 288 از قانون آیین دادرسی کیفری از وظایف دادستان کل کشور دانسته است. حال با توجه به مطالب پیش گفته نظر به اینکه در دادسراهای عمومی و انقلاب و احتمالا دادسراهای نظامی و حتی شعب یک دادسرا از یک حوزه قضایی در خصوص موضوع ابطال تمبر در مواردی که قانونگذار آن را در قوانین مختلف الزامی نموده است رویه های متفاوت و متضاد دیده میشود از جمله چند نمونه زیر که از طریق تحقیق میدانی از چند شعبه از استان های مختلف به دست آمده است: 1- تفاوت رویه در خصوص دریافت هزینه درخواست رونوشت اوراق پرونده 2- تفاوت رویه در خصوص دریافت هزینه درخواست رونوشت اوراق پرونده از ادارات دولتی 3- تفاوت رویه درخصوص دریافت هزینه برابر اصل کردن اوراق 4- تفاوت رویه در خصوص دریافت هزینه شکوائیه واحد با چند شاکی 5- تفاوت رویه در خصوص دریافت هزینه رونوشت نظریه کارشناسی 6- تفاوت رویه در خصوص دریافت هزینه عکس برداری از اوراق پرونده توسط افراد متقاضی 7- و. ..موارد فوق نمونه ای از این تضاد رویه ها میباشد که زمینه ساز تضییع حقوق افراد و تبعیض بین آنان میگردد که این موضوع از جمله موارد نقض حقوق ملت میگردد و از طرفی این تشتت رویه ها سبب تضییع بیت المال که حفظ و حراست و صیانت از آن از جمله حقوق عامه می باشد که از وظایف قوه قضائیه میباشد که دادستانی کل کشور به عنوان بخش مهمی از قوه قضائیه عهده دار این وظیفه می باشد نیز میگردد و از طرفی این موضوع موجب وهن دستگاه قضایی و نظام جمهوری اسلامی میباشد چرا که در دو شعبه یک دادسرا که شعبات آن دو در کنار هم هستند تفاوت رویه دیده میشود که به جهت آنکه این تفاوت رویه برای مراجعه کنندگان روشن و واضح است بعضا مورد سوال و حتی اعتراض مراجعه کنندگان نیز میگردد لذا با توجه به مطالب پیش گفته در راستای عمل به تکلیف شرعی مقرر در اصل هشتم قانون اساسی در جهت دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر و نیز انجام تکلیف شرعی «النصیحه لائمه المسلمین» و به منظور حفظ و صیانت از حقوق ملت و بیت المال که مورد تاکید امام خامنه ای «حفظه الله» و قانونگذار اساسی در اصول متعدد خود بوده است سوالات زیر را برای اتخاذ رویه واحد در دادسراهای کشور به منظور جلوگیری از تضییع بیش از این حقوق ملت و نیز بیت المال مسلمین به حضور حضرتعالی ارسال میگردد. تا با صدور بخشنامه ای در این خصوص با اتخاذ رویه ای واحد که ضمانت اجرای کافی را نیز به همراه داشته باشد نسبت به رفع تبعیض موجود بین افراد ملت و بازگرداندن مبالغ قابل توجهی به بیت المال که ناشی از عدم اتخاذ رویه ای در این خصوص می باشد اقدام شود. سوالات در خصوص ابطال تمبر 1-در صورتی که چند نفر با یکدیگر در یک شکوائیه شکایت کنند یا یک نفر وکیل به وکالت از چند نفر شکایت کند چند تمبر (ده هزار تومانی) برای پرداخت هزینه دادرسی بایستی باطل کنند؟ یک تمبر؟ یا به تعداد شاکی ها؟ 2-آیا رونوشت اوراق هویتی افراد زیر نیاز است که ضمیمه پرونده شود؟ در صورت مثبت بودن پاسخ آیا نیاز به ابطال تمبر برابر اصل وجود دارد؟ در خصوص مورد سوم و چهارم چه کسی باید بپردازد؟ شاکی ولی شاکی یا قیم موقت وی متهم یا مشتکی عنه شاهد یا مطلع کفیل یا وثیقه گذار 3-آیا برای هر بار درخواست رونوشت از اوراق پرونده نیاز به ابطال تمبر 5 هزار تومانی است؟ یا یک بار ابطال تمبر برای همه دفعات درخواست کپی کفایت می کند؟ 4-آیا عکس برداری به وسیله تلفن همراه یا اسکن کردن به وسیله وسایل مخصوص از ارواق پرونده توسط افراد متقاضی نیاز به درخواست ابطال تمبر 5 هزار تومانی دارد؟ 5-آیا ادارات و دستگاه های دولتی یا نمایندگان حقوقی یا وکلای آنان در صورت درخواست رونوشت از اوراق پرونده بایستی تمبر 5 هزار تومانی را بپردازند؟ یا مطابق هزینه دادرسی از پرداخت آن معاف هستند؟ 6-اگر مدرکی یا دلیلی از سوی افرادی غیر از طرفین پرونده یا نماینده قانونی آنها ارائه گردد چه کسی باید تمبر برابر اصل را بپردازد؟ 7-اگر در یک پرونده چند نفر نسبت به قراری اعتراض کنند (مثلا منع تعقیب) آیا هر یک از آنان بایستی تمبر 20 هزار تومانی را باطل کنند یا یک تمبر کفایت می کند؟ 8-آیا کارشناسان دادگستری یا اهل خبره برای انجام کارشناسی در صورت درخواست رونوشت بایستی تمبر باطل کنند؟ 9-آیا در صورتی که طرفین پرونده از نظریه کارشناسی تقاضای رونوشت کنند باید تمبر 5 هزار تومانی باطل کنند یا بایستی بدون تمبر نظریه کارشناسی را تحویل داد؟ 10-در صورتی که مدرکی در مراجع انتظامی ارائه شود مرجع انتظامی بدون ابطال تمبر باید دریافت و ضمیمه پرونده نماید؟ 11-در صورتی که در پاسخ به سوال فوق نظر به دریافت بدون ابطال تمبر باشد پس از ارائه پرونده به شعبه آیا باطل تمبر لازم است؟ چه کسی باید بپردازد؟ در صورت عدم پرداخت با توجه به برگ شماری پرونده چه بایستی کرد؟ اوراق بدون تمبر را خارج نمود؟ 12-آیا بر روی برگه قرار قبولی کفالت یا قبولی وثیقه بایستی تمبر به میزان دو هزار تومان پرداخت کرد؟ 13-منظور از هزینه اعتراض به قرارهای قابل اعتراض دادسرا کدام قرارها می باشد؟ آیا منظور صرفا قرارهای نهایی می باشد (ماده 270 از قانون آیین دادرسی کیفری) یا همه قرارهای صادر شده در دادسرا را تحت پوشش قرار می دهد؟ 14-آیا برای درخواست پیگیری مجدد پرونده پس از ترک تعقیب آیا نیازی به ابطال تمبر وجود دارد؟ در صورت مثبت بودن پاسخ به چه میزان؟ 15-آیا پس از ارائه دلیل جدید پس از قطعیت قرار منع تعقیب نیازی به ابطال تمبر وجود دارد؟ در صورت مثبت بودن پاسخ به چه میزان؟ سوال اصلی و مهم: 1-ضمانت اجرای عدم توجه به پرداخت هزینه های دادرسی فوق چه می باشد؟ و مسئول آن چه کسی است؟ 2-وظیفه مقامات رسیدگی کننده در مراجع بالاتر چه می باشد؟ قضات دیوان عالی و تجدید نظر نسبت به عدم توجه به پرداخت هزینه های دادرسی مراجع پایین تر قضات دادگاه های بدوی نسبت به عدم توجه به پرداخت هزینه های دادرسی توسط قضات دادسرا مقام اظهارنظر نسبت به عدم توجه به پرداخت هزینه های دادرسی توسط شعب دادیاری و بازپرسی.
24
نظریه مشورتی شماره 1733-1/2-96 - مورخ 1397/02/23
1- در صورتی که چند نفر با یکدیگر در یک شکوائیه شکایت کنند یا یک نفر وکیل به وکالت از چند نفر شکایت کند چند تمبر ده هزار تومانی برای پرداخت هزینه دادرسی بایستی باطل کنند؟ یک تمبر؟ یا به تعداد شاکی ها؟ نوع جرم در تعداد تمبر برای شاکیان متعدد موثر می باشد یا خیر؟ 2-آیا رونوشت اوراق هویتی افراد زیر نیاز است که ضمیمه پرونده شود؟ در صورت مثبت بودن پاسخ آیا نیاز به ابطال تمبر برابر اصل وجود دارد؟ در خصوص مورد سوم و چهارم چه کسی باید بپردازد؟ شاکی ولی شاکی یا قیم موقت وی متهم یا مشتکی عنه شاهد یا مطلع کفیل یا وثیقه گذار 3-آیا برای هر بار درخواست رونوشت از اوراق پرونده نیاز به ابطال تمبر 5 هزار تومانی است؟ یا یکبار ابطال تمبر برای همه دفعات کپی کفایت می کند؟ 4-آیا عکس برداری به وسیله تلفن همراه یا اسکن کردن به وسیله وسایل مخصوص از اوراق پرونده توسط افراد متقاضی نیاز به درخواست ابطال تمبر 5 هزار تومانی دارد؟ 5-آیا ادارات و دستگاه های دولتی یا نمایندگان حقوقی یا وکلای آنان در صورت درخواست رونوشت از اوراق تمبر بایستی تمبر 5 هزار تومانی را بپردازد؟ یا مطابق هزینه دادرسی از پرداخت آن معاف هستند؟ 6-اگر مدرکی یا دلیلی از سوی افرادی غیر از طرفین پرونده یا نماینده قانونی آنها ارائه گردد چه کسی باید تمبر برابر اصل را بپردازد؟ 7-اگر در یک پرونده چند نفر نسبت به قراری اعتراض کنند مثلا منع تعقیب آیا هریک از آنان بایستی تمبر 20 هزار تومانی را باطل کنند یا یک تمبر کفایت می کند؟ 8-آیا کارشناسان دادگستری یا اهل خبره برای انجام کارشناسی در صورت درخواست رونوشت بایستی تمبر باطل کنند؟ 9-آیا در صورتی که طرفین پرونده از نظریه کارشناسی تقاضای رونوشت کنند باید تمبر 5 هزار تومانی باطل کنند یا بایستی بدون تمبر نظریه کارشناسی را تحویل داد؟ 10-در صورتی که مدارکی در مرجع انتظامی ارائه شود مرجع انتظامی بدون ابطال تمبر باید اوارق را دریافت و ضمیمه پرونده نماید؟ 11-در صورتی که در پاسخ به سوال فوق نظر به دریافت بدون ابطال تمبر باشد پس از ارائه پرونده به شعبه آیا باطل تمبر لازم است؟ چه کسی باید بپردازد؟ در صورت عدم پرداخت با توجه به برگ شماری پرونده چه بایستی کرد؟ اوراق بدون تمبر را خارج نمود؟ 12-آیا بر روی برگه قرار قبولی کفایت یا قبولی وثیقه بایستی تمبر به میزان 2 هزار تومان پرداخت کرد؟ 13-آیا برای درخواست پیگیری مجدد پرونده پس از ترک تعقیب آیا نیازی به ابطال تمبر وجود دارد؟ در صورت مثبت بودن پاسخ به چه میزان؟ 14-آیا پس از ارائه دلیل جدید پس از قطعیت قرار منع تعقیب نیازی به ابطال تمبر وجود دارد؟ در صورت مثبت بودن پاسخ به چه میزان؟ 15-تمبر 5 هزار تومانی برای صدور گواهی از دفاتر مراجع قضایی شامل چه مواردی می شود؟ آیا تبصره دو ماده 14 از قانون صدور چک نیز می گردد؟ سوال اصلی و مهم: 1-ضمانت اجرای عدم توجه به پرداخت هزینه های دادرسی فوق چه می باشد؟ و مسئول آن چه کسی است؟ 2-وظیفه مقامات رسیدگی کننده در مراجع بالاتر چه می باشد؟ قضات دیوان عالی و تجدیدنظر نسبت به عدم توجه به پرداخت هزینه های دادرسی مراجع پایین تر قضات دادگاه های بدوی نسبت به عدم توجه به پرداخت هزینه های دادرسی توسط قضات دادسرا مقام اظهارنظر نسبت به عدم توجه به پرداخت هزینه های دادرسی توسط شعب دادیاری و بازپرسی شعب دادیاری و بازپرسی نسبت به عدم توجه به پرداخت هزینه های دادرسی توسط مقام ارجاع دهنده قاضی ارجاع نسبت به عدم توجه به پرداخت هزینه های دادرسی توسط ضابطین مقامات قضایی فوق نسبت به عدم توجه به پرداخت هزینه های دادرسی توسط کارمندان اداری.
25
نظریه مشورتی شماره 96-2/1-1733 - مورخ 1397/02/23
1-شکایت چند نفر شاکی در یک شکوائیه برای طرح شکایت کیفری و یا تجدیدنظرخواهی از رای کیفری صادره در یک لایحه اعم از اینکه اصالتا و یا توسط وکیل انجام گیرد فقط دارای یک هزینه دادرسی است اما در صورتی که شکات یا وکیل تحت عناوین مختلف از یک یا چند نفر شکایت داشته باشند حسب نوع شکایت باید تمبر قانونی به همان معیار الصاق و ابطال نمایند. 2-در قانون پیش بینی نشده است که رونوشت اوراق هویتی افراد مذکور در سوال دوم (شاکیمشتکی عنه شاهد کفیل و. .)اخذ و پیوست پرونده شود. 3- با عنایت به جدول تغییر تعرفه های خدمات قضایی سال 1396 برای هر درخواست تصویر از اوراق پرونده باید مبلغ پنج هزار ریال پرداخت شود. بنابراین برای هر درخواست تصویر اوراق پرونده که مستلزم اقدام جداگانه باشد باید هزینه جداگانه پرداخت شود. 4-«عکس» و «تصویر» و «رونوشت» و «کپی» اوراق پرونده مترادف هم می باشند و هزینه آن نیز برابر جدول سال 1396 همان مبلغ 000/50 ریال می باشد. 5-صرف نظر از آن که ادارات دولتی علی الاصول از پرداخت هزینه دادرسی معاف نمی باشند مگر در موارد مقرر قانونی و در مواردی که از پرداخت هزینه دادرسی معاف می باشند نیز باید هزینه درخواست تصویر از اوراق پرونده را بپردازند زیرا این هزینه با توجه به بندهای ماده 502 قانون آئین دادرسی مدنی از مصادیق هزینه دادرسی نمی باشد. 6-در هیچ یک از مقررات کنونی برای اشخاص دیگر (غیر از طرفین پرونده) تکلیفی مبنی بر ابطال تمبر مقرر نشده است 7-هر گاه دو یا چند نفر طی یک لایحه به یکی از قرارهای قابل اعتراض دادسرا اعتراض کنند فقط یک هزینه را باید پرداخت کنند مگر آنکه موضوع اعتراض آنها مستقل باشد مانند فرضی که از یک متهم شکایات مستقلی از سوی اشخاص مختلف راجع به موضوع های متفاوت به عمل آمده و به لحاظ لزوم رسیدگی به اتهامات متعدد متهم(ماده 313 قانون آئین دادرسی کیفری) به صورت توامان به آنها رسیدگی و اتخاذ تصمیم شده است که در این صورت هر یک از شکات مزبور اگر به قرارهای صادره معترض باشند باید هزینه آن را جداگانه پرداخت کند گرچه آن را از جمله به لحاظ داشتن وکیل واحد روی یک لایحه نوشته باشند. 8-چون کارشناسان دادگستری یا اهل خبره برای انجام کارشناسی که از سوی دادگاه به آنها ارجاع شده است باید به محتویات پرونده و عنداللزوم (به تشخیص دادگاه) به رونوشت آن دسترسی داشته باشند در اجرای وظایف محوله الزامی به پرداخت تمبر ندارند. 9-با عنایت به جدول تعرفه های خدمات قضایی سال 1396 که هزینه درخواست از اوراق پرونده را به مبلغ 000/50 ریال تعیین کرده است اطلاق اصطلاح اوراق پرونده شامل نظریه کارشناس که به پرونده ضمیمه شده نیز می باشد. 10-مرجع انتظامی تکلیفی در خصوص کنترل الصاق و ابطال تمبر بر روی اوراق ابرازی ندارد. 11-تشخیص اوراقی که به عنوان سند یا قرینه موثر در دعوای کیفری است با مرجع قضایی است و عدم تصدیق و ابطال تمبر تنها باعث می شود به تصویر ابرازی بدون ملاحظه اصل آن به عنوان سند ترتیب اثر داده نشود اما مانع از آن نیست در زمره امارات قضایی مورد توجه قرار گیرد و در هر حال خارج کردن اوراقی که پیوست پرونده شده است به هر علت جایز نیست. 12-صدور قرار قبولی کفالت یا وثیقه مستلزم ابطال تمبر نمی باشد. 13 و 14-درخواست تعقیب مجدد متهم در اجرای مواد 79 و 278 قانون آیین دادرسی کیفری 1392 تقدیم شکایت جدید نیست تا مستلزم پرداخت هزینه باشد. 15-هزینه صدور گواهی از مراجع قضایی شامل هر نوع گواهی صادره از دفاتر مزبور اعم از گواهی مطرح بودن پرونده و یا گواهی اقامه دعوا و یا گواهی تقدیم شکایت موضوع تبصره 2 ماده 14 قانون صدور چک و غیره می شود. در خصوص وظیفه کنترل پرداخت هزینه دادرسی طرح دعوای حقوقی به موجب دادخواست مقنن برابر مواد 53(بند 1) 54 64 و 66 قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی 1379 صراحتا تعیین تکلیف کرده است که بر این اساس وظیفه کنترل آن و صدور اخطار رفع نقص در طرح دعاوی حقوقی بر عهده مدیر دفتر است با این حال از آنجایی که رئیس یا دادرس علی البدل شعبه مربوط وظیفه نظارت بر کارکنان اداری دادگاه را بر عهده دارد در این باره نیز باید نظارت کند در خصوص شکایت کیفری گرچه قانون در این باره تصریحی ندارد و صدور اخطار رفع نقص به مفهومی که در مورد هزینه دادرسی دعاوی حقوقی مقرر شده است در خصوص هزینه دادرسی شکایات کیفری منتفی است اما به نظر می رسد وظیفه کنترل پرداخت هزینه دادرسی و ابطال تمبر ماهیتا یک امر غیر قضایی است و اولا و بالذات بر عهده کارکنان اداری است ولی مقامات قضایی مربوط نیز مکلف به نظارت بر انجام این وظیفه از سوی کارکنان ذی ربط می باشند ضمنا نظارت مراجع قضایی بالاتر بر مرراجع قضایی پایین تر و نحوه آن به ترتیبی است که حسب مورد در قانون تصریح شده استف مانند ماده 392 قانون یاد شده./
26
نظریه مشورتی شماره 96-168/1-2458 - مورخ 1397/01/22
در برخی از پرونده هایی که با ادعای قتل و یا ایراد ضرب و جرح عمدی مشمول ماده 302 ق.آ.د.ک مطرح می گردد پس از انجام تحقیقات لازم توسط شعبه ذی ربط بازپرسی النهایه قرار منع تعقیب مرتکب از حیث اتهام عمدی صادره و پرونده امر در وضعیت شبه عمدی یا خطای محض حسب مورد جهت رسیدگی با صدور کیفرخواست و یا درخواست دادستان به محاکم ذی ربط ارسال می-گردد که بعضا فی مابین محاکم کیفری 1 و 2 از حیث صلاحیت رسیدگی اختلاف برداشت¬هایی وجود دارد بدین شرح که محاکم کیفری 2 با این استدلال که چون موضوع شکایت ادعای اولیاءدم بر وقوع جنایت عمدی است لذا رسیدگی به قرار منع تعقیب صادره از حیث عمدی و یا مجازات تعزیری و دیه در صلاحیت محاکم کیفری یک می باشد و محاکم کیفری یک هم با این استدلال که اولا صرف نظر از اولیاء دم و یا شاکی تشخیص عنوان اتهامی مجرمانه با قاضی است ثانیا عنوان مندرج در کیفرخواست صادره موثر در تعیین صلاحیت محاکم می باشد و پس از صدور قرار منع تعقیب از جهت اتهام عمدی و یا پیشنهاد پرداخت دیه و یا صدور کیفرخواست از حیث مجازات شبه عمدی چون خروج موضوعی از مصادیق مصرحه در ماده 302 قانون مارالذکر دارد لذا رسیدگی به آن در صلاحیت محاکم کیفری 2 می باشد.
27
نظریه مشورتی شماره 96-168/1-2458 ک - مورخ 1397/01/22
در برخی از پرونده¬هایی که با ادعای قتل و یا ایراد ضرب و جرح عمدی مشمول ماده 302 ق.آ.د.ک مطرح می گردد پس از انجام تحقیقات لازم توسط شعبه ذی ربط بازپرسی النهایه قرار منع تعقیب مرتکب از حیث اتهام عمدی صادره و پرونده امر در وضعیت شبه عمدی یا خطای محض حسب مورد جهت رسیدگی با صدور کیفرخواست و یا درخواست دادستان به محاکم ذی ربط ارسال می گردد که بعضا فی مابین محاکم کیفری 1 و 2 از حیث صلاحیت رسیدگی اختلاف برداشت¬هایی وجود دارد بدین شرح که محاکم کیفری 2 با این استدلال که چون موضوع شکایت ادعای اولیاءدم بر وقوع جنایت عمدی است لذا رسیدگی به قرار منع تعقیب صادره از حیث عمدی و یا مجازات تعزیری و دیه در صلاحیت محاکم کیفری یک می¬باشد و محاکم کیفری یک هم با این استدلال که اولا صرف نظر از اولیاء دم و یا شاکی تشخیص عنوان اتهامی مجرمانه با قاضی است ثانیا عنوان مندرج در کیفرخواست صادره موثر در تعیین صلاحیت محاکم می¬باشد و پس از صدور قرار منع تعقیب از جهت اتهام عمدی و یا پیشنهاد پرداخت دیه و یا صدور کیفرخواست از حیث مجازات شبه عمدی چون خروج موضوعی از مصادیق مصرحه در ماده 302 قانون مارالذکر دارد لذا رسیدگی به آن در صلاحیت محاکم کیفری 2 می باشد.
28
نظریه مشورتی شماره 96-168/1-1889 - مورخ 1396/12/13
1- در پرونده ای در یکی از شعب تحقیق دادیاری یا بازپرس نسبت به برخی عناوین غیرقابل گذشت یا قابل گذشت مطرح شده توسط شاکی از ناحیه دادیار یا بازپرس محترم اتخاذ تصمیم نشده است و دادیار محترم اظهارنظر نیز تذکری به اتخاذ تصمیم نداده اند حال پس از گذشت مدتی شاکی مجددا نسبت به همان عناوین طرح دعوا نموده است و به شعبه دگری ارجاع شده است. س: پرونده کلاسه اول نسبت به عناوینی که اتخاذ تصمیم نشده است مفتوح محسوب می شود هر چند در cms کلاسه مذکور مختومه اعلام شده باشد تا ملزم باشیم کلاسه دوم را نیز به جهت داشتن متهم واحد به همان شعبه اول ارجاع دهیم یا اینکه ضرورتی به ارجاع کلاسه جدید به همان شعبه اول وجود ندارد مشمول رسیدگی توامان جرایم متعدد متهم نمی شود؟ 2-با عنایت به بند ت ماده 421 آئین دادرسی کیفری 92 مبنی بر اینکه دادرس در همان امر کیفری تحت هر عنوانی یا سمتی اظهارنظر ماهوی نکرده باشد آیا اعلام موارد نقص تحقیقات در قرارهای نهانی توسط دادیار اظهارنظر اظهارنظر ماهوی محسوب می شود یا اظهارنظر شکلی است که اگر همین دادیار محترم اظهارنظر بعدا مقصدی شعبه ای شدند به جهت اظهارنظر ماهوی اقدام به صدور قرار امتناع نمایند؟ 3-در صورتی که در پرونده ای در دادسرا در مرحله تحقیقات نسبت به برخی از عناوین قابل گذشت یا غیر قابل گذشت اتخاذ تصمیم نشده باشد و دادیار محترم اظهارنظر نیز این امر را متذکر نشده باشند آیا اعاده پرونده از سوی قاضی دادگاه به جهت عدم اتخاذ تصمیم نسبت به عناوین فوق والزام دادسرا به رسیدگی وجاهت قانونی دارد یا خیر؟ شبهه از آنجا ناشی می شود که بر اساس مواد 362 و 363 دادگاه صرفا نسبت به نقص تحقیقات در خصوص کیفرخواست و یا جرم کشف جدید می-تواند مراتب تکمیل یا رسیدگی را از مقامات قضایی دادسرا بخواهد.
29
نظریه مشورتی شماره 463-1/861-69 - مورخ 1396/11/30
با توجه به ماده313 قانون آئین دادرسی کیفری و لزوم رسیدگی توام و یکجا به اتهامات متعدد متهم با رعایت صلاحیت ذاتی و تشکیل شعب مجاری دادگاه کیفری یک در برخی شهرستان ها که صرفا اجازه رسیدگی به جرایم منافی عفت موضوع ماده 306 قانون مرقوم به آنها اعطا گردیده چنانچه متهم علاوه بر جرم منافی عفت که به طور مستقیم در این دادگاه رسیدگی خواهد شد مرتکب جرم دیگری به عنوان مثال آدم ربایی نیز گردد که در صلاحیت دادگاه کیفری یک قرار دارد آیا شعب مجازی دادگاه کیفری یک مستقر در شهرستان و با توجه به مجوز صادره که صرفا رسیدگی به جرایم منافی عفت می باشد مجاز به رسیدگی به جرم آدم ربایی نیز میباشند یا اساسا با توجه به محدودیت مذکور و عدم اختیار رسیدگی به سایر جرائم پرونده اتهامی در هر دو مورد منافی عفت و آدم ربایی بایستی به دادگاه کیفری یک دیگر ارسال گردد.
30
نظریه مشورتی شماره 96-168/1-1345 - مورخ 1396/11/24
مطابق بند ت ماده 313 قانون آئین دادرسی کیفری به اتهامات متعدد متهم باید با رعایت صلاحیت ذاتی توامان و یک جا در دادگاهی رسیدگی شود که صلاحیت رسیدگی به جرم مهم تر را دارد و نیز مطابق تبصره ماده 314 قانون فوق الاشعار هر گاه شخصی متهم به ارتکاب جرائم متعددی باشد که رسیدگی به بعضی از آنها در صلاحیت دادگاه کیفری یک و رسیدگی بعضی دیگر در صلاحیت دادگاه کیفری دو یا اطفال و نوجوانان است به تمام جرائم در دادگاه کیفری یک رسیدگی می شود. س: پرونده ای در دادسرا مطرح و شخصی به اتهام آدم ربایی مجازات درجه 3 و توهین و فحاشی مجازات درجه 6 تحت تعقیب قرار می گیرد در مورد آدم ربایی در دادسرا پس از انجام تحقیقات قرار منع تعقیب صادر می گردد و شاکی به آن هیچ اعتراضی نمی کند اما در خصوص فحاشی به لحاظ اینکه مرجع رسیدگی به قرار منع تعقیب دادگاه کیفری یک است دادسرا پرونده را با کیفرخواست به دادگاه کیفری یک ارسال نموده است بفرمائید آیا این تصمیم دادسرا صحیح است و تکلیف دادگاه کیفری یک چیست؟ در فرض دیگر اگر شاکی نسبت به قرار منع تعقیب اعتراض کند تکلیف چیست.
31
نظریه مشورتی شماره 1603-1/168-95 - مورخ 1396/10/18
نظر به اینکه بر اساس تبصره ذیل ماده 92 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در صورت عدم حضور بازپرس یا معذور بودن وی در جرایم موضوع ماده 302 قانون مذکور دادرس دادگاه به عنوان جانشین بازپرس انجام وظیفه می نماید حال چنانچه در یک پرونده اتهامات متعددی متوجه یک شخص باشد که برخی مشمول ماده 302 باشد و برخی از جرایم دیگر باشد آیا در صورت عدم حضور بازپرس دادرس دادگاه باید به تمامی جرائم رسیدگی کند یا صرفا وظیفه انجام تحقیقات جرائم موضوع ماده 302 بر عهده او می باشد؟ و در صورتی که در این خصوص بین دادرس جانشین بازپرس و دادستان اختلاف شود آیا از موارد حل اختلاف توسط دادگاه کیفری است یا خیر؟/
32
نظریه مشورتی شماره 96-54-1420 - مورخ 1396/08/14
33
نظریه مشورتی شماره 1420-54-96 - مورخ 1396/08/14
با توجه به اختلاف نظر بین محاکم انقلاب و دادسرای عمومی و انقلاب این شهرستان در مورد مرجع صالح معرفی کننده به مراکز دولتی و مجاز درمان و کاهش آسیب موضوع ماده 16 قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر والحاق موادی به آن خواهشمند است اظهارنظر فرمایید که 1-آیا منظور از مقام قضایی موضوع ماده 16 قانون اشاره شده دادستان است یا قاضی دادگاه انقلاب؟ 2-آیا منظور از مقام قضایی موضوع تبصره 2 ماده 16 قانون فوق الذکر دادستان می باشد یا قاضی دادگاه انقلاب.
34
نظریه مشورتی شماره 96-168/1-1060 - مورخ 1396/06/21
35
نظریه مشورتی شماره 1060-1/168-96 - مورخ 1396/06/21
نظر به اینکه به استناد تبصره ماده 92 قانون آئین دادرسی کیفری در صورت عدم حضور بازپرس در دادسرا در جرائم موضوع ماده 302 قانون مارالذکر دادرس دادگاه وظیفه بازپرس را انجام می دهد با توجه به اینکه صراحتا در تبصره مذکور صرفا انجام وظیفه بازپرس توسط دادرس در جرائم موضوع ماده 302 ذکر شده و این انجام وظیفه ازسوی دادرس دادگاه خلاف اصل صلاحیت بازپرس در تحقیقات مقدماتی می باشد و در خلاف اصل باید به قدر متیقن اکتفا شود. س: در صورتی که جرائم موضوع ماده 302 به همراه جرائم دیگری غیر از جرائم موضوع ماده 302 مانند توهین یا تهدید یا ورود به عنف باشد آیا دادرس دادگاه وظیفه رسیدگی تحقیقاتی به جرائم اخیرالذکر را دارد یا باید در صورتی که جرائم دیگر غیر از جرائم موضوع ماده 302 در پرونده محاکماتی مطرح باشد ضمن تفکیک و تهیه بدل مراتب به دادستان اعلام تا توسط دادیار یا دادستان مورد رسیدگی قرار گیرد.
36
نظریه مشورتی شماره 96-168/1-772 - مورخ 1396/06/12
1-مطابق مواد310 و313 قانون آئین دادرسی کیفری مصوب1392 به اتهامات متعدد متهم با رعایت صلاحیت ذاتی در یک مرجع رسیدگی و چنانچه نامبرده مرتکب چند جرم در حوزه های قضایی مختلف گردد رسیدگی در دادگاهی صورت می گیرد که مهمترین جرم در حوزه آن واقع شده باشد حال چنانچه دادسرای محل وقوع جرم مهم به تبع جرم مزبور به سایر اتهاماتی که در خارج از حوزه قضایی آن واقع شده رسیدگی نموده لکن در خصوص بزه مهمتر به لحاظ فقد ادله اثباتی عقیده به منع تعقیب داشته باشد آیا باید نسبت به سایر اتهاماتی که در خارج از حوزه آن واقع شده نیز اظهارنظر نماید و یا رسیدگی و اظهارنظر نسبت به آن اتهامات با فرض اثبات بزه مهمتر است و در صورت عدم اثبات باید نسبت به سایر اتهامات قرار عدم صلاحیت صادر نماید؟ 2-آیا ماده 311 قانون آئین دادرسی کیفری مصوب1392 در خصوص رسیدگی به جرایم شرکا و معاونین جرم در دادگاه رسیدگی کننده به اتهام متهم اصلی مطلقا ناظر به صلاحیت محلی و ذاتی است یا صرفا ناظر به صلاحیت محلی است؟ به عنوان مثال چنانچه یک فرد عادی با یک شخص نظامی در ارتکاب بزه نظامی معاونت نماید آیا باید به اتهام معاون غیر نظامی نیز در دادگاه نظامی رسیدگی شود.
37
نظریه مشورتی شماره 722-1/168-96 - مورخ 1396/05/03
نظر به اینکه به دلالت قسمت اخیر ماده 299 قانون آئین دادرسی کیفری دادگاه بخش همان صلاحیت محاکم کیفری دو را دارد و نظر به اینکه رئیس یا دادرس علی البدل این دادگاه به جرائم تعزیری درجه چهار و پایین تر بدون نیاز به کیفرخواست رسیدگی و مبادرت به صدور رای می نماید حالیه نظر به مقررات ماده فوق و مواد311-313 و تبصره یک ماده 314-336-337 قانون آئین دادرسی کیفری در فرضی که متهمی مرتکب جرایم موضوع ماده302 در حوزه دادگاه بخش گردد و به علاوه دارای اتهامات دیگری با مشارکت دیگران باشد که اولا و بالذات در صلاحیت محاکم کیفری دو بخش است آیا جانشین بازپرس در هنگام اظهار عقیده در مورد اتهام درصلاحیت کیفری یک تواما در مورد سایر اتهامات وظیفه اظهارنظر دارد یا باید مستقلا رسیدگی و در همان دادگاه بخش مبادرت به صدور رای نماید.
38
نظریه مشورتی شماره 96-2/1-345 - مورخ 1396/04/11
39
نظریه مشورتی شماره 69-2/1-543 - مورخ 1396/04/11
با توجه به تصویب و ابلاغ قانون بودجه 96 و اعمال تغیراتی در هزینه های دادرسی و تعرفه خدمات قضایی موضوع بندهای ماده 3 قانون وصول برخی از در آمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین مصوب 1373 و اینکه در تغییرات اخیر به ترتیب به ضرورت اخذ هزینه هایی برای رسیدگی به قرار های قابل اعتراض دادسرا به مبلغ دویست هزار ریال و هزینه درخواست تصویر از اوراق پرونده به مبلغ پنجاه هزاریال تصریح گردیده است حال 1-چنانچه چند نفر در یک لایحه به قراری از قرارهای قابل اعتراض دادسرا اعتراض نمایند یا درخواست تصویر از اوراق پرونده نمایند و یا درخواست صدور گواهی از مراجع قضایی را نمایند آیا به تعداد معترضین یا درخواست کنندگان باید هزینه دادرسی مقرر اخذ گردد یا اینکه چون درخواستهای موصوف در یک لایحه می باشد صرفا یک هزینه به آن تعلق می گیرد؟ 2-منظور از هزینه صدور گواهی از مراجع قضایی چه نوع گواهی هایی را در بر می گیرد؟ آیا اطلاق عبارت هزینه صدور گواهی درخواست گواهی هایی مانند قطعیت رای یا معرفی به دفتر خانه اسناد رسمی و یا ثبت ازدواج و طلاق را نیز در بر می گیرد یا خیر؟
40
نظریه مشورتی شماره 95-168/1-1088 - مورخ 1395/07/28
41
نظریه مشورتی شماره 59-861/1-783 - مورخ 1395/07/07
در فرضی که حوزه قضایی سوال مطروحه فاقد دادگاه کیفری یک باشد: شکایتی با عنوان قتل عمدی مرد مسلمان به شعبه بازپرسی ارجاع و بازپرس پس از تحقیق و با نظر موافق دادستان محترم پرونده را با صدور قرار جلب به دادرسی در خصوص قتل شبه عمدی اولیاءدم مقتول و با صدور قرار جلب به دادرسی در خصوص قتل شبه عمدی تشخیصی به دادگاه کیفری دو و با صدور کیفرخواست ارسال می نماید: حال سوال این است در فروضی که اولیاءدم به قرار منع تعقیب صادره معترض باشند یا نباشند: 1-و نظر دادگاه محترم کیفری دو برعمد بودن قتل باشد تکلیف شعب جزایی (کیفری دو) و بازپرسی و کیفری یک چیست؟ 2-و پرونده با قرار عدم صلاحیت از جانب دادگاه کیفری و پس از رسیدگی به اعتراض به قرار منع تعقیب صادره به دادگاه محترم کیفری یک ارسال و نظر دادگاه مذکور اعمال ماده 382 قانون آئین دادرسی کیفری باشد تکلیف چیست؟(رسیدگی درحدود کیفرخواست)وتکلیف شعبه بازپرسی در صورت ارسال مجدد پرونده جهت تفهیم اتهام قتل عمدی و صدور کیفرخواست متناسب. 3-آیا دادگاه کیفری دو می تواند قرار منع تعقیب را نقض نماید و در صورت نقض چه اقدامی متصور است و تکلیف کیفرخواست شبه عمد چه می شود؟ 4-آیا مورد سوال می تواند از موارد اصلاح اتهام در دادگاه کیفری یک و یا اصلاح کیفرخواست در شعبه بازپرسی باشد.
42
نظریه مشورتی شماره 59-861/1-321 - مورخ 1395/02/22
43
نظریه مشورتی شماره 94-168/1-550 - مورخ 1394/05/05
1
نشست های قضایی شماره 1400-8181 - مورخ 1398/10/23
بررسی صلاحیت خاص دادگاه های تهران در موارد تعدد اتهام
2
نشست های قضایی شماره 1399-7359 - مورخ 1398/03/27
مرجع رسیدگی به جرایم متعدد تعزیری از درجات مختلف
3
نشست های قضایی شماره 1400-7992 - مورخ 1398/06/27
لزوم یا عدم لزوم صدور قرار رسیدگی توامان در دادسرا
4
نشست های قضایی شماره - مورخ 1398/04/19
مرجع صالح در صورت طرح دو شکایت تعزیری و مستوجب دیه در دو حوزه قضایی مختلف.
5
نشست های قضایی شماره 1398-5967 - مورخ 1397/09/01
رسیدگی به اتهامات متعدد در صلاحیت دیوان و دادگاه تجدیدنظر
6
نشست های قضایی شماره 1399-7621 - مورخ 1398/11/30
رسیدگی به قرار منع تعقیب توامان با اتهامات مندرج در کیفرخواست
7
نشست های قضایی شماره 1398-6626 - مورخ 1397/10/27
رسیدگی به اتهامات متعدد متهم و صلاحیت دادسرای مربوطه
8
نشست های قضایی شماره - مورخ 1395/09/04
مرجع صالح به رسیدگی در جرایم تعزیری درجه 6 7 و 8
9
نشست های قضایی شماره - مورخ 1395/10/26
تکلیف دادرس در رسیدگی به جرائم زنا و آدم ربایی
10
نشست های قضایی شماره - مورخ 1396/12/21
اتهام واحد متهم مبنی بر دائر نمودن مرکز فساد و فحشا
11
نشست های قضایی شماره 1399-6804 - مورخ 1398/01/19
مهمتر بودن جرائم تعزیری یا حدی
12
نشست های قضایی شماره 1399-7264 - مورخ 1398/01/20
حمل مواد مخدر
13
نشست های قضایی شماره 1400-8365 - مورخ 1399/08/27
بررسی رسیدگی توامان دادسرا و دادگاه
14
نشست های قضایی شماره - مورخ 1397/05/09
بررسی صلاحیت رسیدگی به جرائم تجاوز به عنف در دادگاه بخش
15
نشست های قضایی شماره 1398-5599 - مورخ 1397/02/14
رسیدگی به اتهامات متعدد در دادگاه کیفری 1
16
نشست های قضایی شماره - مورخ 1393/12/19
مرجع صالح رسیدگی به اتهام استانداران
17
نشست های قضایی شماره - مورخ 1394/09/05
تکلیف دادسرا در رسیدگی به اتهامات متعدد
18
نشست های قضایی شماره 1397-3429 - مورخ 1397/05/02
وظایف دادرس در جانشینی بازپرس
19
نشست های قضایی شماره 1398-5895 - مورخ 1397/07/19
تعیین مرجع صالح در رسیدگی به جرم کپی برداری از کارت عابر بانک
20
نشست های قضایی شماره 1398-6112 - مورخ 1395/02/15
حدود اختیارات دادرس جانشین بازپرس
21
نشست های قضایی شماره - مورخ 1393/03/10
صلاحیت ذاتی و محلی دادگاه در رسیدگی به جرایم متعدد یک متهم
22
نشست های قضایی شماره 1398-6340 - مورخ 1396/08/11
تعیین مرجع صالح به رسیدگی در جرائم متعدد حدی تعزیر و منافی عفت
23
نشست های قضایی شماره - مورخ 1394/09/05
چگونگی رسیدگی به جرایم متعدد در دادسرا
24
نشست های قضایی شماره 1398-5950 - مورخ 1396/06/27
رسیدگی توامان به اتهامات متعدد
ماده 313 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 313 ق آ د ک

ماده 313 ق آ د ک

ماده 313 ق.آ.د.ک

ماده 313 ق.آ.د.ک

ماده 313 قانون آدک

ماده 313 قانون آدک

ماده 313 قانون دادرسی کیفری

ماده 313 قانون دادرسی کیفری

ماده 313 آیین دادرسی کیفری

ماده 313 آیین دادرسی کیفری

ماده 313 قانون آ.د.ک

ماده 313 قانون آ.د.ک

ماده 313 دادرسی کیفری

ماده 313 دادرسی کیفری

ماده 313 ق دادرسی کیفری

ماده 313 ق دادرسی کیفری

ماده 313 آیین دادرسی جرایم نیروهای مسلح

ماده 313 آیین دادرسی جرایم نیروهای مسلح

ماده 313 آیین دادرسی الکترونیکی

ماده 313 آیین دادرسی الکترونیکی

ماده ۳۱۳ قانون آیین دادرسی کیفری

ماده ۳۱۳ ق آ د ک

ماده ۳۱۳ ق.آ.د.ک

ماده ۳۱۳ قانون آدک

ماده ۳۱۳ قانون دادرسی کیفری

ماده ۳۱۳ آیین دادرسی کیفری

ماده ۳۱۳ قانون آ.د.ک

ماده ۳۱۳ دادرسی کیفری

ماده ۳۱۳ ق دادرسی کیفری

ماده ۳۱۳ آیین دادرسی جرایم نیروهای مسلح

ماده ۳۱۳ آیین دادرسی الکترونیکی

متن کامل ماده ۳۱۳ قانون آیین دادرسی کیفری. ماده ۳۱۳ ق آ د ک ماده ۳۱۳ ق.آ.د.ک ماده ۳۱۳ قانون آدک ماده ۳۱۳ قانون دادرسی کیفری ماده ۳۱۳ آیین دادرسی کیفری ماده ۳۱۳ قانون آ.د.ک ماده ۳۱۳ دادرسی کیفری ماده ۳۱۳ ق دادرسی کیفری ماده ۳۱۳ آیین دادرسی جرایم نیروهای مسلح ماده ۳۱۳ آیین دادرسی الکترونیکی

ماده 313 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 313 ق آ د ک

ماده 313 ق.آ.د.ک

ماده 313 قانون آدک

ماده 313 قانون دادرسی کیفری

ماده 313 آیین دادرسی کیفری

ماده 313 قانون آ.د.ک

ماده 313 دادرسی کیفری

ماده 313 ق دادرسی کیفری

ماده 313 آیین دادرسی جرایم نیروهای مسلح

ماده 313 آیین دادرسی الکترونیکی

متن کامل ماده 313 قانون آیین دادرسی کیفری. ماده 313 ق آ د ک ماده 313 ق.آ.د.ک ماده 313 قانون آدک ماده 313 قانون دادرسی کیفری ماده 313 آیین دادرسی کیفری ماده 313 قانون آ.د.ک ماده 313 دادرسی کیفری ماده 313 ق دادرسی کیفری ماده 313 آیین دادرسی جرایم نیروهای مسلح ماده 313 آیین دادرسی الکترونیکی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM